من خراب شده ام ...
همانند درختی که دارکوب عاشقش بود ...
مست شده ام...
همانند شرابی که کسی آن را ننوشید و خودش، خودش را بلا آورد !
من واقعا خرابم !
آوار هارا میفهمم !
سیگار را میفهمم ، تنهایی را میفهمم ...
آغوش را ، عشق را ، بی کسی را ، و درخت را !
من همه را میفهمم !
نگاه هایم درد میکند به بودن !
بآرآن.صاد